سوالات متن درس 2 دین و زندگی دوازدهم⚡️تجربی و ریاضی

340
مهم ترین اعتقاد دینی، چیست؟ پاسخ: «توحید و یکتاپرستی» دین توحید و کتاب توحید به ترتيبه ……. » و «…….» است. پاسخ: «اسلام» – «قرآن» در اسلام بدون اعتقاد به کدام اصل، هیچ اعتقاد دیگری اعتبار ندارد؟ پاسخ: «توحید» سرلوحه دعوت همه پیامبران، کدام اصل از اصول دین بوده است؟ پاسخ: «توحید» قرآن کریم اخلاق، احکام و همه اعمال فردی و اجتماعی مؤمنان را بر مدار اصل «…..» قرار داده است. پاسخ: «توحید» کدام اصل از اصول دین، مانند روحی در پیکرۀ معارف و احکام دین حضور دارد و به آن حیات و معنا می بخشد؟ پاسخ: «توحید» توحید» به معنای «اعتقاد به خدای یگانه است»؛ یعنی چه؟ پاسخ: یعنی، «خدا، بی همتاست و شریکی ندارد.» رسول خدا (ص) از همان آغاز رسالت خود از مشرکان می خواست با گفتن کدام جمله دست از شرک و بت پرستی بردارند و به چه چیزی ایمان آورند؟ پاسخ: «لا إله إلا الله»- «خدای یگانه»، با گفتن عبارت «لا إله إلا الله» توسط افراد، چه نتایجی حاصل میشد؟ پاسخ: ۱) تمام احکام و حقوق اسلامی فرد به رسمیت شناخته می شد. ۲) دفاع از حقوق این فرد، بر دیگر مسلمانان واجب می گشت. ۳) در زمره برادران و خواهران دینی قرار می گرفت. آیا جمله «لا إله إلا الله، فقط یک شعار است؟ با ذکر مثال توضیح دهید.
اگر کسی معتقد باشد که این جهان را «چند خالق» آفریده اند، گرفتار چه نوع شرکی شده است؟ پاسخ: «شرک در خالقیت». جدول زیر که درباره مراتب شرک است را کامل نمایید شرک در خالقیت اگر کسی معتقد باشد که این جهان را «چند خالق» آفریده اند، گرفتار «شرک در خالقیت» شده است. شرک در مالکیت عبارت است از، اعتقاد به این که علاوه بر خداوند و در کنار او، دیگران هم مالک «بخشی» از جهان هستند. اگر کسی معتقد به شرک در «خالقیت» باشد، معتقد به شرک در «مالکیت» نیز خواهد بود. شرک در ولایت عبارت است از، اعتقاد به این که علاوه بر خداوند و در کنار او، دیگرانی نیز هستند که سرپرستی جهان را بر عهده دارند و خودشان، حق تصرف در جهان را دارا میباشند». شرک در ربوبیت عبارت است از، اعتقاد به این که علاوه بر خداوند و در کنار او، دیگرانی نیز هستند که «تدبير امور موجودات را بر عهده دارند.» اگر کسی در کنار ربوبیت الهی، برای خود یا سایر مخلوقات حساب جداگانه باز کند و گمان کند که کسی می تواند مستقل از خداوند، امور را تدبیر کند، گرفتار «شرک در ربوبیت» شده است. اگر سؤالات زیر از ما پرسیده شود، چه پاسخی باید به آنها بدهیم؟ مرز توحید و شرک کجاست؟ آیا اگر کسی پزشک را وسیله درمان و بهبود بیماری بداند، مشرک است؟ آیا اگر کسی از غیر خدا درخواست کمک کند، گرفتار شرک شده است؟ آیا اگر کسی دعا را وسیله جلب مغفرت الهی و صدقه را وسیله دفع بلا بداند مشرک است و بالاخره، آیا توسل به پیامبران و معصومین (عليهم السلام) شرک به حساب می آید؟ پاسخ:می گوییم: اولا خداوند «رابطه علیت» را میان پدیده های جهان حاکم کرده است. آتش، موجب گرما و روشنی و دارو،  سبب شفا و بهبودی است. پزشک، وسیله درمان؛ معمار، بنای ساختمان و معلم نیز وسيله تعلیم و تربیت است. در امور «معنوی» نیز همین گونه است. «دعا»، سبب مغفرت و آمرزش؛ «صدقه»، موجب دفع بلا و «صله رحم»، موجب افزایش طول عمر است. ثانيا همان گونه که درخواست از پزشک برای درمان بیمار با توحید منافاتی ندارد، درخواست از اولیای الهی برای اجابت خواسته ها نیز منافاتی با توحید ندارد.  آیا اگر کسی از غیر خدا (مثلا معلم یا پزشک) درخواست کمک کنده گرفتار شرک شده است؟ توضیح دهید پاسخ:«خیر»- همه روابط موجود در میان مخلوقات جهان، توسط خداوند طراحی شده و به اذن و اراده او صورت می گیرد. بنابراین، کسی که برای آموختن، نزد معلم می رود یا برای درمان به پزشک مراجعه می کند، نه تنها معلم و پزشک را شریک خداوند قرار نداده، بلکه به «قانون الهی» عمل کرده است. آیا درخواست کمک از پزشک و اولیای الهی برای اجابت خواسته ها منافاتی با توحید دارد؟ توضیح دهید پاسخ:«خیر» زیرا پزشک به واسطه استفاده از اسباب «مادی» و اولیای الهی به واسطه اسباب «غیرمادی» و با اذن خداوند این کار را انجام می دهند.  عقیده به توانایی پیامبر اکرم (ص) و اولیای دین (عليهم السلام) در برآوردن حاجات انسان (مانند شفادادن ) چه زمانی موجب شرک» می شود و چه زمانی «عین توحید» است؟ پاسخ: وقتی که این توانایی را از «خود آنها» و «مستقل از خدا» بدانیم. اما اگر این توانایی را صرفا از خدا و انجام آن را با درخواست اولیاء از خداوند و به إذن خدا بدانیم، عین توحید است و از این جهت مانند اثر شفا بخشی داروست که خداوند به آن بخشیده است.  آیا توانایی کمک رساندن پیامبر اکرم (ص) و اولیای الهی(علیهم السلام) به دیگران، تنها به زمان حیات دنیوی آنها اختصاص دارد؟ پاسخ:«خیر»- بلکه، پس از رحلت ایشان نیز استمرار دارد. به عبارت دیگر، روح مطهر ایشان پس از رحلت زنده است و می تواند به انسانها یاری برساند. اگر ما از رسول خدا (ص) چیزی درخواست کنیم، درخواست از «…» نیست، بلکه از حقیقت «…» و «…..» ایشان است.  پاسخ: «جسمشان»، «روحانی» و «معنوی». آیا اگر کسی از پدر و مادرش و یا هر مؤمنی بخواهد که برای سعادتمندی او دعا کند، چنین درخواستی شرک آلود است؟ پاسخ: هیچ گروهی از مسلمانان، غیر از جریانی که امروزه به «کفیریها» مشهور شده، چنین درخواستی را شرک آلود نمی دانند. «جریان تکفیری» در سالهای اخیر، برخی از جوامع و کشورهای اسلامی را گرفتار خود کرده است. پیروان این جریان فکری خشک و غیرعقلانی با تفکر غلطی که درباره «توحید» و «ش رک» دارند، هر مسلمانی را که مانند آنها  نمی اندیشند، «مشرک» و «کافر» می خوانند و کاه کشتن او را «واجب» می شمارند. کدام جریان، بزرگترین ضربه را به اسلام وارد کرد و سبب تنفر برخی از مردم جهان از اسلام شد پیروان این گروه چه اعتقاداتی دارند؟ پاسخ: «جریان تکفیری» ۱) توسل به پیامبران و معصومین، «شرک» است. ۲) طلب دعا و شفيع قرار دادن دیگران برای اینکه خدا انسان را ببخشد، «شرک» است. ۳) معتقدند این گونه افراد، «کافر» هستند و مسلمان محسوب نمی شوند. دو نمونه از توستل که در قرآن کریم ذکر شده است را بنویسید پاسخ: ۱- قرآن کریم نقل می کند که فرزندان یعقوب» از پدرشان درخواست کردند که برای آنها طلب آمرزش کند و حضرت یعقوب(ع) نیز به آنان وعده دعا داد. ۲- قرآن کریم بیان می کند استغفار پیامبر(ص) در حق «منافقان» مؤثر نیست، اما در مورد دیگران مؤثر است. در تاریخ درباره درخواست دعای مسلمانان از پیامبر(ص) در زمان حیات و پس از رحلت ایشان، چه آمده است بنویسید پاسخ: در زمان حیات ایشان، برای درخواست دعا نزد آن حضرت می آمدند. پس از رحلت ایشان نیز، در کنار قبرشان می رفتند يا از دور درخواست خود را مطرح می کردند. تهیه کننده سوالات متن درس دوم دین و زندگی دوازدهم: جناب آقای قاسم مندوانی پاسخ: «خیر»، فقط یک شعار نبود؛ بلكه التزام به أن همه زندگی فرد تازه مسلمان را در رابطه با خدا، خویشتن، خانواده، اجتماع و دیگر مخلوقات تغییر می داد. به عنوان مثال، جعفر بن ابی طالب (ع) در حضور نجاشی- پادشاه حبشه – این تغییر  وضعیت را توصیف کرد.
جعفر بن ابی طالب (ع) در حضور نجاشی – پادشاه حبشه – چگونه تغییر وضعیت» مردم عربستان را توصیف کرده بنویسید قومی بودیم؛ جاهل، بت می پرستیدیم، مردار می خوردیم، مرتکب زشتیها میشدیم، پیوند خویشاوندی را قطع می کردیم، بی پناه را پناه نمی دادیم وقوی، ضعیف را می بلعيدا پیامبر، مارا به خدا فراخواند که او را یگانه بدانیم، عبادت کنیم و آن چه را که خود و پدرانمان می پرستیدیم کنار بگذاریم، چیزی را شریک او قرار ندهیم، او ما را به عدل، احسان، راستی، درستی، امانت داری و نیکی نسبت به خویشان و همسایگان دعوت کرد و از خوردن مال يتيم و ارتکاب فحشاء و منکر و دروغ نهی کرد و دستور داد نماز را به پا داریم، زکات بپردازیم و ماه رمضان را روزه بگیریم، ما نیز او را تصدیق کرده و به او ایمان آوردیم و از او پیروی کردیم.  توحید و یگانگی خداوند مراتبی دارد، چهار مورد را بنویسید پاسخ: ۱- توحید در خالقیت ۲- توحید در مالکیت ٣- توحید در ولایت 4- توحید در ربوبیت از مراتب توحید، «توحید در خالقیت» را توضیح دهید. پاسخ: عبارت از این است که معتقد باشیم؛ «خداوند، تنها مبدأ و خالق جهان است» ، «موجودات، همه مخلوق او هستند» و «در کار آفرینش شریک و همتایی ندارد.» آیه شریفه: «الله خالق كل شي » مبین این مطلب است چرا خداوند، تنها خالق جهان است؟ چرا تصور چند خدایی صحیح نیست و خدای واحده آفریننده جهان است؟ پاسخ: این تصور که چند خدا وجود دارد و هر کدام خالق بخشی از جهان اند یا با همکاری یکدیگر این جهان را آفریده اند، به معنای آن است که هر کدام از آنها «محدود» و «ناقص» هستند و به تنهایی نمی توانند کل جهان را خلق کنند. همچنین به معنای آن است که هر یک از خدایان مذکور کمالاتی دارد که دیگری آن کمالات را ندارد و گرنه عین همدیگر می شوند پس دیگر چند خدا نیستند. چنین خدایان ناقصی، خود، نیازمند هستند و هریک از آنها به خالق کامل و بی نیازی احتیاج دارد پ که نیازش را برطرف نماید. پس، تصور چند خدایی صحیح نیست و خدای واحد، آفریننده جهان است. از مراتب توحید، «توحید در مالکیت» را توضیح دهید پاسخ: هرکس که چیزی را پدید می آورد، «مالک» آن است. از آن جا که خداوند، تنها خالق و پدیدآورنده جهان است، پس،  تنها «مالک» آن نیز هست. آیه شریفه: «قل اللهم مالك الملك تؤتي الملك من تشاء..» مبین این مطلب است. از مراتب توحید، «توحید در ولایت» را توضیح دهید پاسخ: هرکس «مالک» چیزی باشد، حق تصرف و تغییر در آن چیز را دارد اما دیگران بدون اجازه وی، نمی توانند در آن تصرف یا از آن استفاده کنند. به این حق تصرف «ولایت» و «سرپرستی» می گویند. آیه شریفه: «ما لهم من دونه من ولي ولا يشرك  في خفيه أحدا » مؤید این مطلب است. از آن جا که خداوند، تنها «مالک» جهان است، تنها «ولی» و «سرپرست» آن نیز هست و مخلوقات، جز به إذن و اجازه او نمی توانند در جهان تصرف کنند. چنین إذنی به معنی واگذاری ولایت خداوند به دیگری نیست. اگر خداوند ولایتی به شخصی بهدم، به چه معناست؟ توضیح دهید پاسخ: بدین معناست که خداوند، آن شخص را در مسیر و مجرای ولایت خود قرار داده است. اگر خداوند، پیامبر اکرم (ص) را ولی انسان ها معرفی می کند، بدین معناست که ایشان را «واسطه ولایت خود» و «رساننده فرمان هایش» قرار داده است. از مراتب توحید، «توحید در ربوبیت» را توضیح دهید. پاسخ: «رب» به معنای «مالک» و «صاحب اختیاری» است که تدبیر و پرورش مخلوق به دست اوست. هر کس که خالق، مالک و ولی چیزی باشد می تواند آن را تدبیر کرده و پرورش دهد. از آن جا که خداوند تنها خالق، مالک و ولی جهان است، تنها رب هستی(وجود) نیز می باشد. اوست که جهان را «اداره می کند و آن را به سوی مقصدی که برایش معین فرموده، هدایت می نماید و به پیش می برد. آیا توحید در ربوبیت بدین معناست که موجودات به خصوص انسان قدرت تدبیر ندارد توضیح دهید. پاسخ:«خیر»- باغبانی که زحمت می کشد و به پرورش درختان اقدام می کند، رشد این درختان نتیجه تدبیر اوست. بلکه توحید در ربوبیت بدین معناست که این باغبان وتدبیرش همه از آن خدا و تحت تدبیر اویند. کشاورز وقتی خود را با دیگران، یعنی کسانی که در کشت زمین او دخالتی نداشته اند، مقایسه می کند می بیند که این زراعت حاصل دسترنج خودش است، اما وقتی رابطه خود را با خدا بررسی می کند، می بیند که هم خودش و هم نیرو و توانش از آن خداست و کشت و زرغ او بر اساس استعدادی که خداوند در آن قرار داده رشد کرده و محصول داده است. در نتیجه، در می یابد که زارع حقیقی و پرورش دهنده اصلی زراعت او خداست و باید شکر گزار او باشد. آیه شریفه: «قل أغير الله أبغى ربا وهو رب گل شی…» مؤید این مطلب است. به سؤالات زیر پاسخ کوتاه دهید شرک به چه معناست؟ پاسخ: به معنای «شریک قرار دادن برای خدا» است. هر کس که معتقد خداوند شریک دارد، «………..» به حساب می آید. پاسخ: «مشرک». شرک مانند توحید، درجاتی دارد. درست نادرست
اگر کسی معتقد باشد که این جهان را «چند خالق» آفریده اند، گرفتار چه نوع شرکی شده است؟ پاسخ: «شرک در خالقیت». جدول زیر که درباره مراتب شرک است را کامل نمایید شرک در خالقیت اگر کسی معتقد باشد که این جهان را «چند خالق» آفریده اند، گرفتار «شرک در خالقیت» شده است. شرک در مالکیت عبارت است از، اعتقاد به این که علاوه بر خداوند و در کنار او، دیگران هم مالک «بخشی» از جهان هستند. اگر کسی معتقد به شرک در «خالقیت» باشد، معتقد به شرک در «مالکیت» نیز خواهد بود. شرک در ولایت عبارت است از، اعتقاد به این که علاوه بر خداوند و در کنار او، دیگرانی نیز هستند که سرپرستی جهان را بر عهده دارند و خودشان، حق تصرف در جهان را دارا میباشند». شرک در ربوبیت عبارت است از، اعتقاد به این که علاوه بر خداوند و در کنار او، دیگرانی نیز هستند که «تدبير امور موجودات را بر عهده دارند.» اگر کسی در کنار ربوبیت الهی، برای خود یا سایر مخلوقات حساب جداگانه باز کند و گمان کند که کسی می تواند مستقل از خداوند، امور را تدبیر کند، گرفتار «شرک در ربوبیت» شده است. اگر سؤالات زیر از ما پرسیده شود، چه پاسخی باید به آنها بدهیم؟ مرز توحید و شرک کجاست؟ آیا اگر کسی پزشک را وسیله درمان و بهبود بیماری بداند، مشرک است؟ آیا اگر کسی از غیر خدا درخواست کمک کند، گرفتار شرک شده است؟ آیا اگر کسی دعا را وسیله جلب مغفرت الهی و صدقه را وسیله دفع بلا بداند مشرک است و بالاخره، آیا توسل به پیامبران و معصومین (عليهم السلام) شرک به حساب می آید؟ پاسخ:می گوییم: اولا خداوند «رابطه علیت» را میان پدیده های جهان حاکم کرده است. آتش، موجب گرما و روشنی و دارو،  سبب شفا و بهبودی است. پزشک، وسیله درمان؛ معمار، بنای ساختمان و معلم نیز وسيله تعلیم و تربیت است. در امور «معنوی» نیز همین گونه است. «دعا»، سبب مغفرت و آمرزش؛ «صدقه»، موجب دفع بلا و «صله رحم»، موجب افزایش طول عمر است. ثانيا همان گونه که درخواست از پزشک برای درمان بیمار با توحید منافاتی ندارد، درخواست از اولیای الهی برای اجابت خواسته ها نیز منافاتی با توحید ندارد.  آیا اگر کسی از غیر خدا (مثلا معلم یا پزشک) درخواست کمک کنده گرفتار شرک شده است؟ توضیح دهید پاسخ:«خیر»- همه روابط موجود در میان مخلوقات جهان، توسط خداوند طراحی شده و به اذن و اراده او صورت می گیرد. بنابراین، کسی که برای آموختن، نزد معلم می رود یا برای درمان به پزشک مراجعه می کند، نه تنها معلم و پزشک را شریک خداوند قرار نداده، بلکه به «قانون الهی» عمل کرده است. آیا درخواست کمک از پزشک و اولیای الهی برای اجابت خواسته ها منافاتی با توحید دارد؟ توضیح دهید پاسخ:«خیر» زیرا پزشک به واسطه استفاده از اسباب «مادی» و اولیای الهی به واسطه اسباب «غیرمادی» و با اذن خداوند این کار را انجام می دهند.  عقیده به توانایی پیامبر اکرم (ص) و اولیای دین (عليهم السلام) در برآوردن حاجات انسان (مانند شفادادن ) چه زمانی موجب شرک» می شود و چه زمانی «عین توحید» است؟ پاسخ: وقتی که این توانایی را از «خود آنها» و «مستقل از خدا» بدانیم. اما اگر این توانایی را صرفا از خدا و انجام آن را با درخواست اولیاء از خداوند و به إذن خدا بدانیم، عین توحید است و از این جهت مانند اثر شفا بخشی داروست که خداوند به آن بخشیده است.  آیا توانایی کمک رساندن پیامبر اکرم (ص) و اولیای الهی(علیهم السلام) به دیگران، تنها به زمان حیات دنیوی آنها اختصاص دارد؟ پاسخ:«خیر»- بلکه، پس از رحلت ایشان نیز استمرار دارد. به عبارت دیگر، روح مطهر ایشان پس از رحلت زنده است و می تواند به انسانها یاری برساند. اگر ما از رسول خدا (ص) چیزی درخواست کنیم، درخواست از «…» نیست، بلکه از حقیقت «…» و «…..» ایشان است.  پاسخ: «جسمشان»، «روحانی» و «معنوی». آیا اگر کسی از پدر و مادرش و یا هر مؤمنی بخواهد که برای سعادتمندی او دعا کند، چنین درخواستی شرک آلود است؟ پاسخ: هیچ گروهی از مسلمانان، غیر از جریانی که امروزه به «کفیریها» مشهور شده، چنین درخواستی را شرک آلود نمی دانند. «جریان تکفیری» در سالهای اخیر، برخی از جوامع و کشورهای اسلامی را گرفتار خود کرده است. پیروان این جریان فکری خشک و غیرعقلانی با تفکر غلطی که درباره «توحید» و «ش رک» دارند، هر مسلمانی را که مانند آنها  نمی اندیشند، «مشرک» و «کافر» می خوانند و کاه کشتن او را «واجب» می شمارند. کدام جریان، بزرگترین ضربه را به اسلام وارد کرد و سبب تنفر برخی از مردم جهان از اسلام شد پیروان این گروه چه اعتقاداتی دارند؟ پاسخ: «جریان تکفیری» ۱) توسل به پیامبران و معصومین، «شرک» است. ۲) طلب دعا و شفيع قرار دادن دیگران برای اینکه خدا انسان را ببخشد، «شرک» است. ۳) معتقدند این گونه افراد، «کافر» هستند و مسلمان محسوب نمی شوند. دو نمونه از توستل که در قرآن کریم ذکر شده است را بنویسید پاسخ: ۱- قرآن کریم نقل می کند که فرزندان یعقوب» از پدرشان درخواست کردند که برای آنها طلب آمرزش کند و حضرت یعقوب(ع) نیز به آنان وعده دعا داد. ۲- قرآن کریم بیان می کند استغفار پیامبر(ص) در حق «منافقان» مؤثر نیست، اما در مورد دیگران مؤثر است. در تاریخ درباره درخواست دعای مسلمانان از پیامبر(ص) در زمان حیات و پس از رحلت ایشان، چه آمده است بنویسید پاسخ: در زمان حیات ایشان، برای درخواست دعا نزد آن حضرت می آمدند. پس از رحلت ایشان نیز، در کنار قبرشان می رفتند يا از دور درخواست خود را مطرح می کردند. تهیه کننده سوالات متن درس دوم دین و زندگی دوازدهم: جناب آقای قاسم مندوانی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *